۱۳۸۷ اردیبهشت ۱, یکشنبه

رای دادن، صدای دو طرفه‌ی زمانه

از رادیو زمانه به این دلیل خوشم می‌آید که یک طرفه قضاوت نمی‌کند حرف‌های دوطرف را می‌زند و انتخاب را به شنونده دانا می‌سپارد.
برعکس این خبرگزاری‌های ماهواره‌ که از همه بهترشون وی‌اُ‌اِی هستش. که به نظر من افتضاحه. فقط حرف‌های یکطرفه و فقط برای منافع کشور آمریکا تلاش کردن و خود را دلسوز مردم ایران نشان دادن. اون هم با روش‌های خیلی ضعیف در حد صدا و سیمای ایران.
امیدوارم آگاهی به حدی برسه که مخاطبان این گونه رسانه‌ها از تاثیر پذیری محض بیرون بیآیند و آن‌ها را نقد کنند. هر چند که بدون رسانه‌های آزاد روی اینترنت همچین چیزی امکان پذیر نیست.
رادیو زمانه مصاحبه‌ی جالبی انجام داده با جواد روح روزنامه نگار داخل ایران و آقای بهنود، دلایل هر کدوم از اینها برای رد یا شرکت در انتخابات جالبه.
این‌ها رو از توی برنامه‌شون جدا کردم و متنش توی سایت نیست. فایل اصلی برنامه ۲۷ مگ بود و من فقط همین گزارش رو جدا کردم. شاید در آینده متنش رو هم گذاشتم.
فایل آُجی‌جی ۴ مگابایت
فایل اِم‌پی‌تری ۵.۷ مگابایت
------------------
بعدش نوشت: امروز لینک خبر و فایل صوتی در ریدر رادیوزمانه پدیدار گشت




۴ نظر:

ناشناس گفت...

باید ... باشی که به چیزی یقین داشته باشی

Mehrdad گفت...

به نظر منم VOA مضخرفه!
من بیشتر برنامه‌ی تفسیر خبرشو دیدم، جالبه که مجری برنامه توی صحبت با ملت، دقیقا مثل گزارشگرای تلویزیون ایران سعی می‌کنه طرف مقابل رو به سمتی که می‌خواد ببره!

جالب بود که همین برنامه، شب قبل از انتخابات بهنود(که موافق رای دادن بود) رو آورده بود، و شب بعد نوری‌زاده(که مخالف رای دادن بود)!!!
بعضی بودن که شب اول جو گیر شدن رفتن رای دادن، شب بعد پشیمون! جالبه نه؟!؟!؟

ناشناس گفت...

دونده عزیز سلام

لطف کردی و من را تشویق نمودی دوست عزیز من. سپاسگزارم.

برنامه های وی او ای که رسما شوی کمدی هستند برای خندیدن مخاطب (حدود 80 درصدشان). اما یک دلیل بزرگ دارد. سطح شعور مخاطبان وی او ای همان سطح شعوری است که در این سی سال صدا و سیما برای مردم ایران ساخته.

زمانه را می پسندم. حق با شماست.

با تشکر و تقدیم احترام
محمد

ناشناس گفت...

خوبه از اینکه دو استدلال مخالف رو کنار هم میذاری اما آقای بهنود فقط شامورتی بازی در آوردن و استدلال نکردن آقای روح هم گویا از مرحله پرتن
من جواب ابهامایی که آقای بهنود ایجاد کردن رو میدم
۱. «این کیست که به آدم میگوید فقط در مسابقه‌هایی شرکت بکن که حتما باید توش برنده بشی؟»
چرا باید توی مسابقه‌ای شرکت کرد که فقط باید توش بازنده بود؟ تا فقط برگزار کننده‌های مسابقه بتونن بلیط بفروشن و تبلیغات کنن تا پولش بره به جییب اونا؟
۲. «مگر نمیدانید آقای دکتر مصدق با اقلیت ۸نفری قانون ملی کردن نفت رو به تصویب رسوند؟ ...»
اولا اینجا یک چیز رو قبل از همه مشخص کنم:
آقای مصدق نفت رو ملی کردن؟ یا پولشو از جیب اینگلیسا در آوردن ریختن تو جیب احمدی‌نژاد‌های وقت... یعنی منظورم اینه که ما که به این ملی شدن مینازیم کجاش نفت ملیه؟ اصولا برا ما چه فرقی میکنه یک سری ایرانی بجزی عموم مردم ایران از پول نفت استفاده کنن یا یک سری اینگلیسی... پس بیخودی چیزی رو بزرگ نکنیم
حالا ایشون میگن حتی یک نفر هم از جبه‌ی ما و هم عقیده‌ی ما باشه خوبه و همون کافیه... من میگم وقتی همه کاندیداها باید ملزم به ولایت فقیه باشن ملزم به دین و ارزشهای انقلاب و نظام و هزار چیز دیگه تازه تو این شرایط هم هرنوع مخالفی هم فیلتر میشه پس این وسط کسی هم صدا پیدا نمیکنیم حتی یک نفر...
توی مجلس ۶اوم که پاقعا همه رفتن رآی دادن و نماینده‌ها مثلا مردمی بودن هممون دیدیم که چطور بازیمون دادن. یکی از اولین کارایی که نماینده‌هایی که بهشون رآی دادیم وعده داده بودن اصلاح قانون مطبوعات بود دیدین که اول اومدن همه‌ی روزنامه‌ها رو بستن، مجلس گفت ملت صب کنین ما داریم روش کار میکنیم.. بعد که همه‌ی روزنامه‌ها رو بستن و قرار شددیگه قانون بره توی صحن علنی با یک نامه‌ی رهبری مبنی بر اینکه غلط زیادی موقوف دیدیم که خیلی شیک از دستور کار خارج شد... اون مجلس به هیچ کدوم از وعده‌هایی که داده بود عمل نکرد فقط اون دوران یک سوپاپ بود که فشار مردم رو کاهش بده که خوب عمل کرد

۳. جریان آسد احمد:‌ «برو انتخابات رو دمکراتیک کن تا من بیام ...» و «ما باید الان در رو از بیرون باز کنیم» و «مردم بریتانیا که هفتصدو خورده‌ای تاریخ مجلس دارن ولی فقط شصت و چند ساله که زنها توش رآی میدن اگه قرار بقیه‌ی این سالها اینا وایست بگن تو مجلسی که انتخاباتش زنا نمیتونن شرکت کنن ما بریم چی کار کنیم یا...»
این دقیقا از اون استدلالای قشنگه که فقط شیخا میتونن بکنن ولی کلی ایراد و باگ داره:
کی میگه مجلس بریتانیا به زنهای بریتانیا حق رآی داده؟ حرفای آقای بهنود قشنگه ولی پیشفرضها رو نه میاد مطرح بکنه که شنونده روش فکر کنه و هم اینکه این پیشفرضها رو اثبات نکرده میره نتیجه گیری میکنه:
اصولا مجلسها هیچ کاری نمیکنن توی هیچ جای دنیا بلکه فشارهای مردمی مثل جنبش زنان و غیره هستش که فشار میاره به حکومتها و دولت ها تا درها رو دولتها باز کنن. یعنی اگه جنبش زنان توی بریتانیا فعالیت نمیکرد مردم ۷۰۰ سال که سهله ۷۰۰۰ سالم رآی میدادن همونی بود که بود اما چون تو این شصتو خورده‌ای سال اخیر جنبش‌های آزادی بخش مردمی به حکومت فشار آوردن تونستن این حق رآیها رو بگیرن
حالا اگه ما هم خواهان تغییرات اساسی هستیم با ۷۰۰۰ سال رآی دادن به این نظام دقیقا همون کاری رو میکنیم که نظام میخواد که یکی از ساده ترین هاش اینه که بگه منی که ۷۰ درصد رآی گیرنده داشتم پس ای جنبش زن ای جنبش دانشجو ای صدای مخالف خفه شو تو نمیتونی برخلاف این ۷۰ درصد رفتار کنی یعنی دقیقا بر عکس کاری که باید بشه

خلاصه کلام اینکه شرکت توی این انتخابات فقط رآی دادن به نظام هست و دهن کجی به صداهای مخالف و آزادی خواه که تا حکومت بتونه پُشت اسم رآی مردم به صداهای مخالف بگه دیدین منو همه قبول دارن پس صدای مخالف ممنوع