۱۳۸۷ فروردین ۲۸, چهارشنبه

فمینیسم، میل<جن سی> و پشمالو بودن یا نبودن برای آزادی- مساله این است

در پی درگرفتن بحثی بسیار جالب در وبلاگستان در باره‌ی مطرح کردن مسائل جنسی
۱- فمینیسم و میل جنسی:
اگر نگاهی به هرم مزلو بیاندازیم می‌بینیم که نیاز‌های جنسی جزو نیازهای فیزیولوژیک ما هستند و در رده‌ی اول قرار دارند. این یعنی این‌که کسی اگر نیازهای جنسی‌اش-البته بعد از نفس کشیدن و غذاخوردن- به طور صحیح و کامل تامین نشوند، به نیازهای مرحله‌های بعدی احساس نیاز نمی‌کند.
نکته: توجه کنید که خانواده در کجا قرار گرفته است.
مثال: همانطور که می‌بینیم هرچه ما در ایران محصول فرهنگی فراهم می‌کنیم باز هم بیشترین کلمات سرچ در زمینه‌ی میل جنسی است.
به همین دلیل اگر قرار است فعالیتی برای حقوق برابر زن و مرد انجام شود شک ندارم برابری در استفاده و تامین میل جنسی اولین قدم خواهد بود. در غیر اینصورت انرژی زیادی را از دست خواهیم داد و کسی هم از آزادی‌های بدست آمده استفاده‌ای نخواهد برد چون نیاز‌های اساسی‌تری تامین نشده باقی مانده اند.

۲- دین و میل جنسی
زهرا این مسائل را به دین ربط داده است. می‌خواهم با استفاده از حرف خودش از او سوالی بکنم. اگر پسری را ببینی و از او خوشت بیاید. (نمی‌خواهی بگویی که ازهیچ پسری خوشت نیامده و نخواهد آمد!؟) و آن پسر به تو پیشنهاد ازدواج موقت بدهد، و همه‌ی شرایط هم محیا باشد، آیا خواهی پذیرفت؟
من قبل از زهرا خودم جواب می‌دهم: خیر.
چرا؟ مگر زهرا میل جنسی ندارد؟ مگر طرف مناسب نیست؟
جواب: چون زهرا از اینکار احساس گناه می‌کند!!!!
چرا؟ مگر در اسلام این کار صحیح نیست؟
جواب: کاملا صحیح است و حتی بعضی جاها توصیه شده. و این کار قانونی هم هست.
پس مشکل زهرا چیست؟
جواب: بزرگ شدن در فرهنگی که به او اجازه نداده حتی یک بار واژن خود را تماشا کند. بررسی‌اش کند و برای‌اش ارزش قائل شود. فرهنگی که هرگونه احساس جنسی او را تحقیر کرده است. فرهنگی که هر گونه اشاره به میل جنسی در آن گناه است.
و خلاصه: فرهنگی که آدم‌هایی مثل ما(من و شما جوان داخل ایران) را ساخته است با این همه مشکلات جنسی.
سوال از خواننده: به نظر شما زهرا در رابطه‌ی جنسی با شوهر آینده‌اش مشکلی نخواهد داشت؟ یعنی در یک رابطه‌ی کاملا شرعی و قانونی؟
-------------------------------
منظور من از زهرا نمونه‌ای از افراد بزرگ شده تحت فشار شدید عقایدی که مذهبی نامیده می‌شوند است. حتی ممکن است زهرا جوابش به سوال اول من مثبت باشد. ولی فکر می‌کنم شما منظور مرا می‌فهمید.
۳- آزادی
متاسفانه تعریف و نگاه به آزادی در بین افرادی که در این بحث‌ها شرکت کرده‌اند کاملا متفاوت است.
من فکر می‌کنم اگر قرار باشد بازهم مثل سالیان تاریخی در این فرهنگ، بعد از این بحث‌ها افراد همدیگر را درک نکنند، و در پایان بحث هر طرف دوست نداشته باشد که سر به تن طرف مقابل باشد، نه تنها پیشرفت نکرده‌ایم که ضرر مضاعف هم کرده‌ایم. چون از تجربیات پدرانمان که انقلاب کردند استفاده‌ای نکرده‌ایم. یعنی اگر در این کشور قدرت در دست کسانی دیگر گونه بیافتد، آنها نیز به سبب فرهنگی که در کشور ما برقرار است(نبود درک حضور دیگری**) همه‌ی مخالفین و گذشتگان را از دم تیغ خواهند گذراند.
زهرا حق دارد که عقیده‌ی خودش را داشته باشد و بگوید: من همین هستم و نمی‌خواهم تغییر کنم و هر چه هم بگویید فایده‌ای نخواهد داشت و همین خواهم ماند. ولی او حق ندارد دیگران را به عمل طبق عقیده‌ی خود مجبور کند. او حق ندارد بگوید پس جامعه چه می‌شود! و با بهانه‌ی فساد و . . . به سرکوب مخالفان بپردازد. همینطور مخالفین او حق ندارند او را مجبور کنند.
و اگر اینگونه کنیم نتیجه چه خواهد بود؟ باز هم خونریزی و خونریزی برای نشاندن حرف خود به کرسی
-----------------------------------------
**برای شناخت ٬درک حضور دیگری٬ به کتاب انسان در شعر معاصر نوشته محمد مختاری (یادش گرامی) مراجعه کنید و آنجا متوجه می‌شوید چرا کسانی مثل محمد مختاری باید در قتل‌های زنجیره‌ای کشته می‌شدند.(چون می‌دانستند ما از چه زجر می‌کشیم و جرا همدیگر را . . .)
پ.ن. امیدوارم زهرا از من بخاطر این حرف‌ها ناراحت نشود. هدف من تنها کمک به شناخت بود.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

kheili sathi neveshti va che lezati dasht az vajane kasi begi amoo joon?

دونده گفت...

احساس شرم داشتم

Laleh گفت...

به نظر من نوشته سطحی نبود که هیچ بلکه جالب هم بود!