۱۳۸۷ فروردین ۲۹, پنجشنبه

حضور بانوان در ورزشگاه‌ها و خود ارضایی و . . . : چه کسی مقصر است؟

به نظر شما این جمله را یک آدم احمق گفته است؟ :
عصر ایران می‌گوید: «البته معتقدیم اگر آقایان در ورزشگاه‌ها حرمت نگاه می‌داشتند و فضای استادیوم‌ها را عاری از فرهنگ نمی‌کردند تا به حال بانوان هم پای ثابت تماشای تمامی رقابت‌های فوتبال ملی و باشگاهی ایران بودند.»
این جمله در ادامه پروژه‌ای که مدت‌هاست دنبال می‌شود گفته شده است. پروژه‌ای که اسمش را من می‌گذارم به جان هم انداختن مردم یا انداختن تقصیر بر گردن مردم.
چندی است که به جای بررسی درست و حل کردن مشکلات مردم، سیستم کنونی در کشور ما، چه از طرف دولت و چه از طرف مردم، به انداختن تقصیر به گردن افراد می‌پردازد. برای روشن شدن مطلب چند مثال می‌آورم:

۱- حضور بانوان در ورزشگاه‌ها:
اولین مورد همین حضور زنان در ورزشگاه‌ها که حالا افتاد تقصیر آقایون. فردا هم (حالا که ممکن است مجبور بشوند خانم‌ها را راه بدهند) احتمالا چند نفر بخت برگشته را به اسم اراذل و اوباش دستگیر خواهند کرد و می‌گویند: اینها مسئول فضای کثیف(!) ورزشگاه‌ها بوده‌اند و بعد از اعدام کردن آنها دیگر فضای ورزشگاه‌ها تمیز خواهد بود و زنان می‌توانند حضور پیدا کنند. فردایش هم خواهند گفت: آهای خانوم‌ها ببینید که طرح امنیت اجتماعی برای شما آزادی آورد.
در این میان هیچ کس نگفت خوب چرا همان اول خانوم‌ها را راه ندادید که فضا به قول شما آلوده نشود.
۲- تصادفات:
پلیس اعلام می‌کند: امسال با سخت گیری مامورین پلیس تصادفات کاهش یافته است. یعنی چی؟
یعنی تصادفات تقصیر کسانی است که تند می‌روند!
پس چرا در کشور آلمان که بزرگ‌راه‌هایی با سرعت آزاد دارد، این‌قدر تصادف و کشته نیست؟(در ایران در عرض ۳ سال کشته‌های تصادفات بیشتر از شهدای جنگ تحمیلی بود.). اگر جاده‌ها درست ساخته می‌شدند و اگر شراکت در کار ساخت اتوبان و جاده و تولید ماشین انحصاری نبود باز هم این‌قدر تصادف بود؟ اصلا چرا یک نفر باید آنقدر تند برود؟ در تند رفتن چند درصد خود شخص مقصر است و چند درصد محیط؟*

۳- ترافیک و آلودگی تهران:
از صبح تا شب جار می‌زنند که اگر با وسایل عمومی در شهر رفت و آمد کنید آلودگی کمتر خواهد بود. یعنی آلودگی تماما تقصیر مردم است و ترافیک هم همینطور؟؟!!. این مردم هستند که نباید با ماشین‌های عقب مانده‌ی خود در شهر رفت و آمد کنند.
و هیچ کس نمی‌گوید: چرا زیر ساخت‌های شهری درست نیست؟ چرا سیستم حمل و نقل شهری آسودگی به همراه ندارد؟ چرا احداث مترو و اینگونه تجهیزات تنها در انحصار دولت و نهاد‌های زیر نظر اوست.

۴- درس نخواندن دانش‌آموزان و دانشجویان:
این یکی مشکلی است که خود من بیش از همه با آن روبرو بوده‌ام(خود اخراجی)
چند درصد از دانشجویان در دانشگاه‌های ما درس را جدی می‌خوانند؟ من شخصا فکر می‌کنم که هر چه‌قدر مثبت‌اندیش باشید و در دانشگاه‌‌های خوب کشور درس بخوانید عددی بیش از ۲۰ را نخواهید گفت. آیا ۸۰ درصد بقیه دوست نداشتند درس بخوانند؟ آیا فقط از روی بی‌کاری نشستند پشت آن کنکور کثیف نشستند؟ سیستم به شکلی پیش می‌رود که فرد حتی خودش را نیز محاکمه می‌کند و اگر نمی‌تواند درس بخواند، تنها و تنها تقصیر را از خودش می‌داند و نه سیستم آموزشی و نه امکانات محیطی. چرا اکثریت دانش‌آموزان اگر امکان نرفتن به مدرسه را داشته باشند، ترجیح می‌دهند که نروند؟
آیا این سیستم نیاز‌های اساسی شخص را تامین می‌کند؟
چند درصد این درس نخواندن تقصیر خود شخص است؟*

۶- خود ‌ارضایی :
اکثریت پسر‌ها بعد از خود ارضایی که به عنوان یک صفت ثانویه جنسی شناخته می‌شود احساس گناه می‌کنند . می‌گویند: ای کاش اینگونه نبودم. می‌توانستم جلوی خودم را بگیرم. من مقصرم!
این حالت در مورد خیلی دیگر از احساسات ما هم در جریان است. احساساتی که فرهنگ آنها را نمی‌پسندد. و ما در همه‌ی آنها خود را مقصر می‌بینیم.

۷- کمبود مواد غذایی :
امروز توی صف شیر بودم، شیر تمام شد و به عده‌ای نرسید. خانومی می‌گفت: همش تقصیر این‌هاست که با ماشین می‌آیند و از چند جا شیر می‌گیرند.
هیچ کس نگفت مگر کسی که از چند جا شیر می‌گیرد، شیر را داخل سطل آشغال می‌ریزد؟ خوب او هم می ‌خواهد مانند ما شیر را بخورد یا به فرزندانش بخوراند. مشکل از کمبود تولید شیر نسبت به جمعیت و کاهش یارانه‌ی آن است.

هنوز هم موارد دیگری هست که شاید در قسمت بعدی به آنها مراجعه کردم.
ما هر روز در این گونه روابط درگیریم، هر روز کسانی را می‌بینیم که خیلی راحت گناه‌ها را گردن دیگران می‌اندازند، توی صف‌های شیر به سر هم می‌پرند . . ..

برای کمتر شدن این دیدگاه به نظر من باید محیط خود را با دقت بیشتری نگاه کنیم. و مهمتر آنکه برای اینکه دیگران را بی‌جهت مقصر ندانیم باید یاد بگیریم که خود را مقصر نبینیم.
چه خواهد شد؟ شدت یافتن این موضوع باعث می‌شود که شما از لحظه‌ای که از خانه خارج می‌شوید هرکس را که دیدید مقصر و گناه کار و دشمن بدانید. در دلتان فحشش بدهید و بخواهید سر به تنش نباشد. تفاوت‌های میان گروهی و مرزبندی‌ها شدید تر شده و گفتمان ممکن نباشد. و اگر هم موقعیتی برای عده‌ای پیش بیاید که قدرتمند شوند، تمام تلاش خود را برای از بین بردن غیر همگروهی‌های خود بکنند. و باز خون و خون ریزی. آنچه که در خیلی از انقلاب‌های جهان اتفاق افتاده است.

-----------------------------------------------------------------------------------
* جواب سوال: از اکثر افرادی که این سوال را پرسیده‌ام جواب شنیده‌ام که ۹۰ درصد دست خود آدم است. من در جواب می‌گویم اگر کمی به موضوع آماری نگاه می‌کردید و دیدگاه‌های آموزشی جامعه را کنار می‌گذاشتید جوابی عکس این می‌دادید. می‌بینیم که ۸۰ تا ۹۰ درصد مردم بد رانندگی می‌کنند و تقریبا همین درصد هم درس نمی‌خوانند. در دید آماری موضوع اگر یک توزیع در نظر بگیرید، درصدی که ما می‌توانیم تند نرویم یا درس بخوانیم باید همین ۱۰ تا ۲۰ درصد باشد.

نامربوط
: خیلی خسته شده‌ام و دلم می‌خواهد بگذارم و بروم. اگه بندباز موافق باشه ممکنه دست به خودکشی وبلاگی بزنم.

۱ نظر:

arash گفت...

زمان ِ بی کرانه را

تو با شمار ِ گام ِ عمر ِ ما مسنج

به پای او دمی ست این درنگ ِ درد و رنج

به سان ِ رود

که در نشیب ِ دره سر به سنگ می زند

رونده باش

امید ِ هیچ معجزی ز مرده نیست

زنده باش