۱۳۸۷ تیر ۸, شنبه

من به راه وبلاگستان ایمان دارم، جدای از همه‌ی زرد نویسی‌ها!!!

این مطلب در قسمت نظرات وبلاگ شاتوت در باره‌ی تجمع دیروز در مشهد نوشته شده توسط آقای ایوب

------------------------------------------------------------------------------------------------

عرض سلام خدمت دوست عزيز و بزرگوارم مسعود خان مِشَدي

خيلي تلخ هست، اينكه تو اين مملكت يه دونه هايد پارك نداشته باشيم كه ملت بتونن راحت برن و حسابي داد بزنن و خودشونو سبك كنن!

اما…( بدون مزاح ميگم) موافق هستم كه با يه همچي تجمعاتي برخورد بشه
من ترجيح ميدم كه ديگه هيچ زماني تو اين مملكت رفورم و اصلاحات از طريق پوپوليسم و يا به نوعي همون عوام گرايي خيابوني انجام نشه.

تجربه و تاريخ ميگه در اكثر مواقع در فرداي روز به نتيجه رسيدن تظاهرات خيابوني يه شارلاتان ديگه به قدرت رسيده!

بعد از نقلاب فرانسه، بعد از انقلاب حزب بعث در عراق، بعد از انقلاب اسلامي در ايران…و…و ( كه همگي اون ها با محور تظاهرات خياباني بود) چه كساني به قدرت رسيدند؟!

معني كلمه ي تظاهرات و شعار دادن در جفت اين كلمات نهفته هست( ظاهر…پوسته …شعار..بلوف.. هوچيگري…).از درون يكسري اعمال احساسي و هيجاني هيچ چيز به درد بخور و قابل عرضه ايي بجز ديكتاتوري و فاشيست گونه هاي جديد بيرون نميزنه.

و به نظر من حركت و كارهايي كه از سنخ خيابوني باشه قابل دفاع نيست.

* * *
اون اول نوشته گفتم، ضرب و شتم و قداره بندي برام قابل تحمل نيست و متنفر هستم از حكومتي كه به جز نشون دادن چنگ و دندون هنر ديگه ايي نداشته باشه .
اگه يادت باشه خيلي گفتم كه "خود كرده را تدبير نيست"… وقتي چهار نفر آدم تحت تاثير يه شكم سير فرنگ نشسته قرار ميگيرن … وقتي كه عقلشونو ميدن دست افرادي كه هيچ شناختي نسبت به اونا ندارن… وقتي كه مثل بچه هاي كوچيك با ديدن يه آب نبات ( تازه اونم از هزاران كيلومتر اونورتر)زرتي جو ميشن …
با ديدن اين چهارچوب نميتونم از يه همچي افرادي دفاع كنم و عملشونو تاييد كنم.
* * *
اما براي كنترل آشوب يه واقعيت تلخ به ما ميگه بهترين دفاع حمله هست
بنابراين متاسفانه نبايد منتظر موند كه بلوا شروع بشه و بعدن براي مهار فكري كرد.
متاسفانه در اين نوع تجمعات خواه ناخواه تر و خشك با هم ميسوزن.
يعني در واقع مديريت نيروي ضد شور بايد در حداقل زمان تصميم بگيره و فرصتي نيست كه تك تك افراد آناليز بشن و ببينيم كه ميخواد سنگ پرت كنه و يا كي تماشاچي هست .

بعضي از مواقع جمعيت( بلانسبت همه ي دوستان بلاگر ) مثل گله ي بزها عمل ميكنن.
يعني با پريدن اولين بز از روي چشمه ي آب بقيه اون ها به تبعيت شروع ميكنن به پريدن.
و بازم متاسفانه در چنين مواقعي بايد از قانون تلخ تشويق براي يك نفر و تنبيه براي همه استفاده كرد.(يعني حتي بايد در دل تماشچي منفعل نيز رعب به وجود بياد تا طي دو سه ساعت آينده از جمعيت شورشي پيروي نكنه)

* * *

من با اين كامنت طول و دراز به هيچ وجه قصد دفاع از عملكرد نيروهاي امنيتي و ضد شورش رو نداشتم
هدفم اين بود كه بگم در دنياي امروز و با امكاناتي كه هست ميشه از روش هاي بهتري براي رسيدن به اهداف و خواسته ها استفاده كرد.
به طور مثال روز به روز داره به جمعيت وبلاگ نويس و وبلاگ خون اضافه ميشه، افراد و خانواده ها از اينترنت استفاده ميكنن.
راه ها و ايده هاي زيادي ميتونه براي اعتراض مدني باب بشه و نيازي نيست هميشه از سر دستي ترين و مزخرف ترين نوع اعتراض كه همانا تظاهرات باشه استفاده كرد.

شايد بتونم با يقين بگم اكثر اون هايي كه مردمو به تظاهرات دعوت ميكنن كمترين دغدغه و نگراني رو براي مردم دارن و هركدوم از اين دعوت كنندگان يك فاشيست و ديكتاتور بالقوه هستد كه حاظر ميشن براي رسيدن به اهدافشون مردم و جوانان رو به زير مشت و باتوم نيروهاي ضد شورش هدايت كنن.

---------------------------------------------------------------------------------

 

هیچ نظری موجود نیست: