۱۳۸۷ اسفند ۱۸, یکشنبه

آنجا و بازگشت دوباره

یکی از پاروزنان این وبلاگ دوباره برگشته.
بعد از ۳ ماه سفر در دو کشور سوریه و ترکیه آخرش من رو گرفتند و چند هفته‌ای رو در زندان‌های خارجه آب خنک خوردم(البته بیشتر از همه هوموس و برغل خوردم که بعدا سر فرصت می‌گم چی هستن) و مثل سگ انداختنم بیرون و برگشتم جای اولی که بودم. ولی با کلی تجربه و از همه مهم‌تر کلی داستان‌های خفن که از خلاف‌کارای توی زندان شنیدم.
بزودی داستان‌های زیادی براتون تعریف خواهم کرد از ماجراهای این سفر.
بد‌جوری هم سیگاری شدم در حد روزی یک پاکت و این حرفا. سربازی‌ام هم یک سال عقب افتاد.
عرض دیگری نیست
هست البته‌ ها! ولی نمی‌گم

۱ نظر:

Mehrdad گفت...

پدر گرامی، بازگشت پیروزمندانه‌ی شما را به وطن تبریک عرض مینماییم :P

پسرتون