۱۳۸۸ فروردین ۲۵, سه‌شنبه

تاثیر پیشرفت و تکنولوژی در زندگی خنزر پنزری

بچه که بودم آینه‌ی دسته شکسته‌ی موتور یاماها ۸۰ پدربزرگم، در حمام خانه‌ی آنها، برای ریش تراشیدن بود. چون پدر من هم یاماها ۱۲۵ داشت تکلیف حمام ما هم مشخص بود.
احتمالا آن روزها در خیالاتم(اگر تصوری از وسایل نقلیه‌ی امروزه می‌داشتم) خودم را در حال ریش‌تراشیدن در آینه‌ی یک ۲۰۶ در نظر می‌آورده‌ام.

۱۳۸۸ فروردین ۲۴, دوشنبه

آنچه بعضی وقت‌ها به اعتقاداتت می‌ریند

شدیدا معتقدی که وقتی یکی به یکی می‌گی دوستت دارم معنیش این نیست که فردا هم همون احساس قبلی رو داشته باشی.
به همه دوست دخترهات اینو می‌گی که: «اگه الان می‌گم دوستت دارم معنیش این نیست که فردا هم خواهم داشت» و از اونا هم انتظار داری همینو بگن. چون فکر می‌کنی اینجوری انسان‌ها آزادانه‌تر همدیگه رو دوست خواهند داشت و فقط وقتی واقعا همدیگه رو دوست داشته باشن به سراغ هم می‌رن.
ولی یک هو می‌بینی که نمی‌تونی تحمل کنی. حس می‌کنی کم آوردی. دلت می‌خواد عصبانی بشی و ازش بازخواست کنی که چرا دو سه روزه به‌ات زنگ نزده. حس می‌کنی که باید با تو باشه. می‌فهمی؟ باید؟ بخاطر اینکه تو اینجوری بودی یا هستی یا هر چرت دیگه‌ای.
خلاصه اینکه حسابی جلوی خودت و اعتقاداتت کم میاری. و توی آینه که نگاه می‌کنی می‌گی: «عمو جون، ریده‌ای»
می‌دونین بعدش چی می‌شه؟

یک‌هو یادت می‌افته که الان فصل بهاره. و این مغز لعنتی به هر بهانه و دلیلی شده می‌خواد اسپرم پراکنی کنه.
خوب راه حلش دیگه از اینجا خیلی ساده‌اس.

یو دو ایت یورسلف


yeah, you should do it yourself

و بعدش می‌بینم که چقدر رها شدم. هنوز هم از آزاد بودن رابطه‌ام با دوست دخترم راضی هستم و اصلا هم عصبانی نیستم. و فکر می‌کنم که خیلی طبیعی هست که۴ روزه بهم زنگ نزده!

۱۳۸۸ فروردین ۲۲, شنبه

معیار سنجش پرستیژ وبلاگ!

می‌دونید یک راه خوب برای بررسی کلاس و پرستیژ یک وبلاگ(از توی آمارش) چیه؟


اول از همه درصد ویزیتورها با سیستم عامل غیر ویندوزی مخصوصا لینوکس
دوم درصد ویزیتورها با مرورگر فایرفاکس نسبت به آی ای

شاید به قول مشدیا بگین اوهوک!!
ولی در مقابل این حرف شما من فقط یک لبخند می‌زنم بدون اینکه دندونام دیده بشه. چون ممکنه برقش رو ببینین.

۱۳۸۸ فروردین ۲۱, جمعه

عشق و حال جوانی


چندی پیش صحبتی پیش آمد در باب فصل بهار و جلقیدن و هورمون و این حرفا
یکی لینک عکسای زیر رو داد که عکس‌هایی از خیابان سنت ماری در کاردیف انگلستان هستند و ظاهرا اینجا محله‌ی نایت کلاب‌ها هست. و اتفاقات جالبی اونجا می‌افته.
باب صحبت در مورد عکس‌ها بود که جوونای ما چقدر وضع‌شون بده و این حرفا.

اینجا بود که من سخنی از خودم در کردم در باب دو عکس زیر که حال کردم اینجا بگم:

آدم تنها این پلیس‌ها که اونجا وایستادن و نه تنها برا ملت مشکل درست نمی‌کنن که باعث آرامششون هم می‌شن، رو که می‌بینه همین کافیه تا آبش بیاد!




























۱۳۸۸ فروردین ۱۹, چهارشنبه

او: بریم سینما؟
من: اینم فکریه. چه فیلمی؟
او: اخراجی‌ها.
من: !
من: بریم بشینیم یک جا، روبروی یکی که توی صورتمون تف کنه؟

۱۳۸۸ فروردین ۱۸, سه‌شنبه

Wanted

نام: ملت ایران

نام مستعار: جمهوری اسلامی ایران

جرم: کشتن تخیل